مقالات آرشیو خبر ها
کتاب الساندرو دل پیرو ; تولد و مرگ دو نقطه ی عطف و قطب زندگی/ بخـش هشتم / اختصاصی

کتاب الساندرو دل پیرو ; تولد و مرگ دو نقطه ی عطف و قطب زندگی/ بخـش هشتم / اختصاصی

کتاب «Giochiamo Ancora» یا «به بازی ادامه بدهیم» کتابی است که به قلم اسطوره ی باشگاه یوونتوس، الساندرو دل پیرو منتشر شده است. در ادامه می توانید ترجمه قسمت به قسمت و اختصاصی این کتاب را دنبال کنید:

 

من نمی دانم که توانایی رویارویی با مشکلات را دارم یا خیر اما همیشه سعی می کنم که لبخند و این مشکلات را کنار بزنم، اگر با آرامش مشکلات را یکی پس از دیگری کنار بزنید بدون تردید به راه حل واقعی دست خواهید یافت، راز این کار در تمرکز کردن است باید راه حل های موجود را بررسی کرد و دشواری ها را فراموش کرد، برای این کار به دوستان واقعی نیاز دارید شاید در رویارویی با مشکلات گاهی از عکس العمل های خود پشیمان شوید؛ دوست واقعی کسی است که باعث شود تا شما در وقت مناسب دگرگون شوید، در آن شب مونترو با من صحبت کرد و باعث شد که من در اوج تاریکی یک نور را مشاهده کنم.

 

افسردگی:

 

یک بازیکن ممکن هست که گوشه گیر و افسرده شود در این صورت عاقبت بسیار تلخی در انتظار وی خواهد بود؛ هرگز اتفاقی که برای سنگربان آلمانی رخ داد و باعث شد که وی خودکشی کند را فراموش نخواهم کرد؛ مردم بر این باور هستند که بازیکنان با مشکلات و دشواری ها بیگانه هستند اما اینگونه نیست، فوتبال بسار زیبا و در عین حال می تواند وحشتناک باشد، فوتبال مانند یک سیاره در کهکشان است؛ در این سیاره ناهنجاری و بی منطقی وجود دارد و انسان های عجیبی در آن زندگی می کنند؛ انسان هایی که بدون توجه به شخصیت بازیکن از وی به دلخواه خود استفاده می کنند و این باعث ایجاد تنش های زیادی می شود، در این زمان به یک دوست خوب نیاز خواهید داشت.

 

دوستی و دوست داشتن:

 

می خواهم بعنوان الساندرو به دوست خود محبت کنم نه دلپیرو، دوستی به تعداد نیست و اگر با صد نفر آشنا باشید، نشان دهنده ی این نخواهد بود که شما دوستان فراوانی دارید، دوستی در فروتنی نهفته است، باید آماده ی گوش دادن به صحبت های دوست خود باشیم، در آن شب مونترو با من مهربان بود و من هم تصمیم گرفتم که به صحبت های وی گوش دهم؛ اگر من در را بر روی مشکلات خود بسته نگه میداشتم در آن صورت سوال هایی در ذهن من پدید می آمدند مانند، او از من چه می خواهد؟ یا آیا وی می تواند مشکلات خود را نیز حل کند؟ این سوال ها شاید از پیشرفت من جلوگیری می کردند؛ بسیاری دیگر نیز سعی می کردند به من کمک کنند اما من همیشه در کنار آنان نبودم، من به شنیدن صحبت های دیگران و استفاده از آن ها ایمان دارم و کنجکاوی من نیز در این کار کمک فراوانی به من می کند؛ مشکل این است که نباید درها را بر روی خود ببندیم و در قفس بمانیم.

 

ایده ال ترین نیستم:

 

من خود را ایده آلترین شخص در جهان نمی دانم اما زندگی به من یاد داد که پیشرفت ناخودآگاه صورت نمی گیرد، زندگی به من یاد داد که در دشواری ها باید در بسیاری از چیزهای مهم تجدید نظر کرد، در فوتبال همیشه این چنین است؛ اگر به خوبی از شکست استفاده کنید، از اشتباه خود درس بگیرید و اگر ناکامی خود را جبران کنید، قطعا پیشرفت خواهید کرد؛ مهم این است که اگر بهانه ای وجود نداشته باشد، در شکست خوردن به دنبال بهانه نباشید و در پی جبران شکست به دنبال راهکار باشید، باید شجاع بود و این جمله را گفت: من اشتباه کردم؛ شاید بتوان با حضور دوست این اشتباه را جبران کرد اما درد نیز راهکار خوبی خواهد بود.

 

تولد و مرگ دو نقطه ی عطف و قطب زندگی:

 

نمی خواهم مانند فیلسوف ها صحبت کنم اما تولد و مرگ دو نقطه ی عطف و قطب زندگی هستند؛ برای من چنین اتفاقاتی رخ داده اند، به هنگام مرگ پدرم و تولد فرزندانم، شاید این اتفاق ها قله ی اورست را برای من ناچیز جلوه دهند و دشواری هایی که مانند کوه در خود داشتم را کوچکتر کنند؛ در چنین زمانی شما می توانید با تمام وجود اشک بریزید، این اشک ها یا ناشی از درد هستند یا خوشحالی؛ حق با مونترو بود نباید در پشت نقاب مشکلات خود را پنهان کرد، انسان ارزش زیادی دارد، انسان توانایی هایی دارد که خود نیز تصور آن را نمی کند، برای بدست آوردن دوست نباید شتاب زده شد، این را گفته بودم که گذشت زمان به من یاد داد که چگونه باید آرام باشم، شاید بهترین چیز برای من سفر به زادگاهم باشد و گاهی با خود صحبت می کنم، اطراف خود را نگاه می کنم و احساس می کنم که بهترین چیز اندیشیدن است، گردش در شهر بدون ترس و نگرانی بهترین لحظه را شکل می دهد، در گذشته من شخصی شتاب زده بودم اما اکنون یاد گرفتم که آرام باشم.

«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
حسین صالحی
حسین صالحی«مدیر سایت»
ارتباط با نگارنده: